رفتیم خرید
جمعه تقریبا برای اولین بار عزیزم سه تایی زفتیم خرید رفتیم برای مامی جون کادوی تولد بخریم اول رفتیم چیبو بعد برج آرین که بریم TT تو تو مغاره لوازم آرایش عاشق استند Borjous شدی ! همش می خواستی بری بشینی کلشو برداری بکنی دهنت برای تست !!!!!!!!!!!!!!! قزبونت برم من !! ...
نویسنده :
مامی آزاده
17:15
چهارشنبه سوری
عزیزکم این اولین چهارشنبه سوری تو بود ولی کاری نکردیم چون تو حیلی کوچولویی و می ترسی قربونت برم فقط با بابا از روی شمع پریدیم و خوندیم زردی ما ار تو سرخی تو از ما ، غم برو شادی بیا ...
نویسنده :
مامی آزاده
14:42
An angle from God
One day , in a beautiful day, God send us one of his beautiful angle we named this cute angle Rose , because she is like flower thin and fragil , but beautiful and innocent we are pampering this flower, till grow Please God help us , ...
نویسنده :
مامی آزاده
12:44
چک آپ 7 ماهگی !
عزیزکم دیروز رفتیم چک آپ 7 ماهگیت ! دیروز یه عالمه برف اومد تو دونه های برف رو با تعجب نگاه می کنی ، دنبالشون می کنی از بالا تا پایین !!!! یه دکتر یکی از بچه ها تو نی نی سایت معرفی کرد خیلی نزدیک ما ، قیطریه ، من و بابا هم وقت گرفتیم . ساعت 5 رفتیم اونجا ، تو هم خواب دکتر کاشی ، دکتر خوبی به نظر اومد شرح حالتو گفتم و از من در مورد کارهایی که تو می کنی پرسید . همه چی خوب و نرماله خدا رو شکر خدایا خیلی ممنونم تو وقتی دکترو دیدی هی منو نگاه می کردی هی دکترو بعد زدی زیره گریه قربونت برم من قربون اون گریه های قشنگت که دل آدمو می بره !!! دکتر گفت تو غذا ت کره برزیم یکم چاق شی !!!!دختر خوشگل مانکن من !!! ...
نویسنده :
مامی آزاده
12:30
قربونت برم من
سلام گل زندگی ما وای جدیدا حرف می زنی !!!!!!!! یهو از خواب یکم بیدار می شی یه چیزی می گی بعد می خوابی !!! خیلی بامزه است !!!! قربونت برم من دیروز سیب خوردی و نان سنگک تو سوپت !!!!!!!!!! امروز می خواهیم بریم دکتر یه دکتر جدید ! مامی و بابا از دکتر قبلی زده شدن ! به خاطر کارهایی که کرد که برایت میگم بعدا ! حالا ببینیم امشب کجا میریم !!! ...
نویسنده :
مامی آزاده
12:14
وای سرما خودم
عزیزم فقط مواظب خودت باش مامی سرما خورده !!! تو نگیری ها تو قوی باش ...
نویسنده :
مامی آزاده
11:01
امروز گل زندگیمون 7 ماهش تموم شد
عزیزکم مامی امروز تصمیم گرفت برای تو یه وب لاگ درست کنه تا بتونه خاطرات زندگی تو برایت بنویسه ! امروز تو هفت ماهت تموم میشه ولی من قبلا خاطراتتو می نوشتم ولی دیدم حتما تا زمانیکه تو بزرگ بشی همه چی کامپیوتری و سایبری می شه خب منم گفتم دخترم هم یه وب لاگ داشته باشه !! عزیزم خیلی کار ها رو بلند شدی یکم میشینی !! پا می گیری !! قربوونت برم پاهاتو سفت صاف میکنی می ایستی !! دستتو دراز می کنی دنبال وسایلت !!! قربونت برم !! دست می کشی رو سر بابا رو صورتش بعد می خندی !! وقتی غذا رو دوست نداشته باشی پف می کنی توش همش می پاشه هم من می خندم هم تو !! دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم خدایا خدایا خدایا مواظ...
نویسنده :
مامی آزاده
10:23